امیر بهدادامیر بهداد، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 2 روز سن داره

...امیر بهداد فرزندی بی نظیر...

دست دستی

  سلام گل پسر قند عسل امیر بهداد جونم  دیشب در کمال ناباوری برای ما اولین دست دستی و کردی و این حرکت به قدری قشنگ و زیبا بود که اشک توی چشمای من و بابایی جمع شد. نمیدونی که با چه ذوقی دست زدن ما رو می دیدی و با چه مهارتی خودت هم تکرارش می کردی. الان ٦ ماه و ٢٠ روزت هست و خوشحالیم که داری راه می افتی و به هر کار ما عکس العمل نشون می دی . وااااای خدا جونم از صبح تا حالا این کار شده بازی جدیدت. خیلی دیدنی شدی. دوستت داریم و بی صبرانه منتظر یاد گرفتن تمام کارهای جالب و دیدنی و قشنگت هستیم.   ...
30 ارديبهشت 1391

تو بلد نیستی...

    تو بلد نیستی...   امیر بهداد عزیزم! پسر با شخصیت من ! تو بلد نیستی گریه و زاری کنی تو بلد نیستی غرغر کنی تو بلد نیستی غریبی کنی تو بلد نیستی جیغ بزنی و خونه رو روی سرت بذاری تو بلد نیستی شب و نصفه شب بیدار بشی و همه رو از خواب بندازی تو بلد نیستی التماس کنی چون هر چی می خوای بهت پاسخ داده می شه تو بلد نیستی اخم کنی تو بلد نیستی بد اخلاقی کنی تو بلد نیستی بد قلقی کنی تو بلد نیستی که دل درد و دل پیچه بگیری تو بلد نیستی بد خوابی کنی  تو بلد نیستی که مامان و بابایی رو اذیت و آزار کنی  همه این بلد نیستن ها تو دوست دارم تو فقط بلدی ...
29 ارديبهشت 1391

روز مادر. مهمونی و گردش

روز مادر - اردیبهشت سال 1391   بهدادی و شهبدی  بهدادی از زور خنده چشماش پر از اشک شده           سلام پسر قشنگم .  بهدادجونم ! چند روزی هست که وقت نکردم از شیرین کاریهات و روزهای شش ماهگیت بنویسم. الان که نیمه شب هست و خوابیدی تنها فرصت خوب برای این کار شد و دوست دارم که بهت بگم که این روزها چی کارهایی می کنی و چه خبره! الان شش ماه و دو هفته ات هست و حسابی برای خودت مردی شدی. دمر میشی اون هم از هفته قبل . توی خواب و بیداری دمر می شی و حسابی باید مواظبت باشم که از تخت یا مبل پایین نیفتی . وقتیکه  بعضی روزها روی تخت خودمون می خوابونمت تمام دورت ...
27 ارديبهشت 1391

برای مادرم...

مادر مادر، تو چه اینجا باشی یا در آسمانها عشق تو راهنما و پناهگاه من است چرا که همواره خاطره ات همچون نوری تابناک در دلم فروزان است گذشت ایام هرگز قادر نخواهد بود خاطره و عطوفت و زیبایی عشقی را که در چهره ات نمایان است، محو گرداند. مادر، زمانی که در اندیشه ی توام، به خداوند نزدیک ترمی شوم، چرا که تنها خداوند قادر است با عظمت خویش، عشق مادری را شکل دهد.   مادر عزیزم روز مادر زمانی است مناسب برای  تمجید و تحسین و ستایش و ابراز تمام آن حرفهای دلنشینی که در روزهای دیگر بر زب...
21 ارديبهشت 1391

باور نمی کنم...

  سلام بهدادم صبح ات به خیر کودک قشنگم. هر چند که تو هنوز خوابی و من هم در فرصت خوابیدن تو به بیشتر کارهای خونه میرسم اما میدونی دلم برات تنگ می شه.؟؟ دوست دارم که بیدار بشی و من روی ماهت رو ببینم و در آغوشت بگیرم و حسابی ببوسمت و بوت کنم. دوستت دارم و همه قشنگی این لحظه های زندگیمون رو مدیون تو و وجود تو هستم. حضورت توی این خونه سراسر عشق و آرامشه . خیلی موج آرامش داری و  من و بابایی گاهی از این آرامش  به ناباوری می رسیم و خودمون تو شوک هستیم از اینکه مگه می شه آدم بچه کوچیک داشته باشه اما نگرانی بی خوابی دلهره و ... برای این بچه نداشته باشه؟؟!! از خونه ما هیچ صدای بچه ای نمیاد اگر ...
18 ارديبهشت 1391

بدون عنوان

سلام شازده  پسر عزیزم این روزها حالت خیلی خوبه و خدا رو شکر با وجود اینکه آب دهانت دائم سرازیر هست اما از دندان دردت خبری نیست . گل قشنگم این روزها صداهای خیلی قشنگی از خودت در میاری . مثلا لپت رو باد می کنی و بعد صداهای خنده دار از خودت در میاری . تازگیها یاد گرفتی تمام مدت که خوشحالی می کنی زبونتو در میاری و یه گوشه لبت می ذاری و بیشتر وقتها برای جلب توجه هی سرفه می کنی خیلی دوست داشتنتی شدی . هر چی نگاهت می کنم ازت سیر نمیشم .وقتی که خوابیدی دلم برات تنگ می شه و به خوابت حسودیم می شه. دلم میخواد که همه اش بیدار بشی و باهات بازی کنم و تو بغلم فشارت بدم و له ات کنم . وقتی که خوابیدی همه اش میام بالای سرت و نگاهت می ...
17 ارديبهشت 1391

زمانی که ...

    زمانی که خردسالی بهدادم تو خردسالی و زندگی به گونه ای شگفت انگیز  برایت آغاز شده است آینده با طرحهای نو و جالب آغوشش را برای خوشامد گویی به رویت می گشاید. و برایت دعا می کنیم که هر روز خداوند همراهت باشد، و در هر قدمی که بر می داری، همیشه به یاد آوری که تنها یک راه درست و حقیقی وجود دارد. چرا که خداوند دانا و بخشنده از آسمان به بندگانش می نگرد و به آنان افتخار حق انتخاب برای پیشروی در راه حق و باطل را می دهد. پس به خرد قادر مطلق اطمینان کن و از ثمره ی عشق و محبت او محفوظ شو، و چنانچه از یاد خداوند یکتا غافل نباشی زندگی بر روی کره خاکی را...
17 ارديبهشت 1391

من و بابا

        سلام کوچولوی دوست داشتنی من و بابایی پسر عزیزم من و بابایی این وب سایت رو برات درست می کنیم تا وقتی که بزرگ شدی، بتونی از روزهایی که هنوز تو این دنیای قشنگ نیامده بودی و بعد قدم به این دنیا گذاشتی و به یادت نمی اومد که چطوری بودی خبر دار بشی و این وب سایت بشه آلبوم خاطرات تو و ما. این هم عکس کوچولویی های من و بابایی هست  . ...
17 ارديبهشت 1391

به پسرم ...

نامه ابراهام لینکلن به معلم پسرش   به پسرم درس بدهيد او بايد بداند كه همه مردم عادل و همه آن ها صادق نيستند ، اما به پسرم بياموزيد، كه به ازاي هر شياد، انسان صديقي هم وجود دارد . به او بگوييد ، به ازاي هر سياستمدار خودخواه ، رهبر جوانمردي هم يافت مي شود . به او بياموزيد ، كه در ازاي هر دشمن ، دوستي هم هست . مي دانم كه وقت مي گيرد ،اما به او بياموزيد، اگر با كار و زحمت خويش ، يك دلار كاسبي كند بهتر از آن است كه جايي روي زمين پنج دلار بيابد . به او بياموزيد، كه از باختن پند بگيرد . از پيروز شدن لذت ببرد . او را از غبطه خوردن بر حذر داريد . به او نقش و تاثير مهم خنديدن را ي...
16 ارديبهشت 1391

خدایا...

  خدایا بابت کوچکترین چیزها سپاسگزار توام چیزهایی که اغلب در مسیر راهمان قرار می دهی چیزهایی که بدانها بی اعتنا و بی توجهیم و به هنگام نیایش از ذکر آنها غافل. چیزهایی همچو لطفی نامنتظر، عملی فکورانه و محبت آمیز، و دستی که به سویمان دراز می شود تا به هنگام نیازی ناگهانی یاری مان دهد. آه ای خدای عزیز ما را از مهربانیهای جزئی و روزمره ، که ناغافل و به گونه ای دلچسب از جایی نثارمان می شود که هرگز در تصورمان نمی گنجد، آگاه تر کن. ...
16 ارديبهشت 1391